لغتنامه دهخدا
بعیم . [ ب َ ](ع اِ) پیکر چوبین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تمثال چوبین . (از اقرب الموارد). || صورت غیرسایه دار از رنگ . (منتهی الارب ). صورت نقاشی بدون رنگ . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) . || کسی که شعر گفتن نداند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مفحم