Ficus benghalensis

دیکشنری

Ficus benghalensis

جست‌وجوی مشابه

بهانس

لغت‌نامه دهخدا

بهانس . [ ب ُ ن ِ] (ع ص ) شتر رام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (اِ) شیر بیشه . (ناظم الاطباء).

بازرس

دیکشنری فارسی به عربی

جهاز السيطرة , مراقب , مفتش

بازرس مطبوعات و نمایشها

دیکشنری فارسی به عربی

رقيب

بازپس گرفت

دیکشنری فارسی به عربی

استعاد

بازپس دادن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

render

جست‌وجوی غلط تایپی

Ficus benghalensis

دیکشنری انگلیسی به فارسی

Ficus benghalensis

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

ficus

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فیکوس

Ficus rubiginosa

دیکشنری انگلیسی به فارسی

Ficus Rubiginosa

Ficus elastica

دیکشنری انگلیسی به فارسی

Ficus elastica

Ficus deltoidea

دیکشنری انگلیسی به فارسی

فیکوس deltoidea

Ficus carica sylvestris

دیکشنری انگلیسی به فارسی

Ficus carica sylvestris

جست‌وجوی متن

بهانس

لغت‌نامه دهخدا

بهانس . [ ب ُ ن ِ] (ع ص ) شتر رام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (اِ) شیر بیشه . (ناظم الاطباء).

مفتش

دیکشنری عربی به فارسی

بازرس , مفتش

جهاز السيطرة

دیکشنری عربی به فارسی

بازرس , حسابدار مميز , ناظر

prospector

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بازرس، اکتشاف کننده، معدنیاب، معدن کاو

restipulate

دیکشنری انگلیسی به فارسی

بازپس گیری