بهتانلغتنامه دهخدابهتان . [ ب ُ ] (ع مص ) دروغ بستن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دروغ بستن . دروغ زدن . افترا گفتن . (فرهنگ فارسی معین ). افترا و بلفظ نهادن و کردن و بستن
بهتانفرهنگ مترادف و متضاد۱. افترا، ترفند، تهمت، دروغ، فریه، کذب ۲. افترا زدن، افترا بستن، تهمت بستن، تهمت زدن، دروغ بستن، دروغ زدن
خولغتنامه دهخداخو. (اِ) خصلت . (بحر الجواهر). سجیه . (منتهی الارب ). سرشت . طبیعت . نهاد. طبع. مزاج . (از برهان قاطع)(از ناظم الاطباء) (یادداشت بخط مؤلف ) : ملول مردم کالوس و
حبیبةلغتنامه دهخداحبیبة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) دخت سهل بن ثعلبةبن الحارث بن زیدبن ثعلبةبن غنم بن مالک . صحابی انصاری است . عمرة از او روایت کند. اهل مدینه گویند: اوست که زوجه ٔ ثابت
جبرائیل الکحاللغتنامه دهخداجبرائیل الکحال . [ ج ِ لُل ْ ک َح ْ حا ] (اِخ ) جعفربن محمدبن عمر مکنی به ابومعشر و ملقب ببلخی و مأمونی . وی کحال و از خاصان دربار مأمون خلیفه ٔ عباسی بود که
چایکوفسکیلغتنامه دهخداچایکوفسکی . [کُف ْ ] (اِخ ) پیوتر ایلئیچ . آهنگساز بزرگ روس ، در تاریخ 7 ماه مه سال 1840 م . متولد شده و در 6 ماه نوامبر سال 1893 درگذشته است . زادگاه وی دهی بو
پیتلغتنامه دهخداپیت . (اِخ ) ویلیام (لرد چاتام ) . سیاستمدار انگلیسی (1708 - 1778 م .) مولد وستمینستر. وی در زمان جنگهای هفت ساله رهبری سیاست انگلستان کرد. صاحب قاموس الاعلام ت