سیف بن ذی یزنلغتنامه دهخداسیف بن ذی یزن . [ س َ اِ ن ِ ی َ زَ ] (اِخ ) یکی از پادشاهان خاندان حمیری . طبق روایت وی برای رهایی عربستان جنوبی از تسلط حبشیان که از زمان ذونواس در آنجاحکومت
بزیذیلغتنامه دهخدابزیذی . [ ب ِ ذی ی ] (ص نسبی ) نسبت به بِزیذی ̍ که قریه ای است از قراء بغداد. و ابومسلم جعفربن بابی جیلی در آنجا سکونت گزید و بدان نسبت شهرت یافت . وی از ابوبکر
خوش بنیگیلغتنامه دهخداخوش بنیگی . [ خوَش ْ / خُش ْ ب ُن ْ ی َ / ی ِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی خوش بنیه . حالت نیکوبنیه . قوی بنیگی . مقابل بی بنیگی . مقابل علیلی . مقابل ضعیفی .
بنی ذوالنونلغتنامه دهخدابنی ذوالنون . [ ب َ ذُن ْ نو ] (اِخ ) رجوع به بنی ذی النون شود. از ملوک الطوایف اندلس که از سال 472 تا 478 هَ . ق . در طلیطله حکومت کردند. اولین آنها اسماعیل بن
اسماعیللغتنامه دهخدااسماعیل . [ اِ ](اِخ ) ابن عبدالرحمن بن ذی النون ملقب به الظافر. اولین از بنی ذی النون در طلیطله از 427 تا 429 هَ . ق .
یحییلغتنامه دهخدایحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن مأمون ملقب به القادر، سومین و آخرین از بنی ذی النون در طلیطلة (از سال 467 تا 478 هَ . ق ). (یادداشت مؤلف ) (از طبقا
یحییلغتنامه دهخدایحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن عبدالرحمان عامربن ذوالنون هواری اندلسی معروف به مأمون ابن ذی النون ، از پادشاهان قبایل اندلس بود. پس از مرگ پدر به س
طلیطلةلغتنامه دهخداطلیطلة. [ طُ ل َ طُ ل َ / طُ ل َ طَل َ ] (اِخ ) شهری است (دراندلس ) بر بر کوه ، و رود تاجه از گرد وی برآید. (حدود العالم ). و از آن تا قرطبه هفت روز راه بوده اس