بنوکلغتنامه دهخدابنوک . [ ب َ ] (اِ) گرمی از شعف و خوشحالی . || حرکت و گردش بطور چالاکی .(ناظم الاطباء) (اشتینگاس ). || چلپاسه . بنوک کرم . (ناظم الاطباء).
بنوکعبلغتنامه دهخدابنوکعب . [ ب َ ک َ ] (اِخ ) طایفه ای مخلوط از فارس و کمی عرب درفلاحیه . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به بنی کعب شود.
بنوکلغتنامه دهخدابنوک . [ ب َ ] (اِ) گرمی از شعف و خوشحالی . || حرکت و گردش بطور چالاکی .(ناظم الاطباء) (اشتینگاس ). || چلپاسه . بنوک کرم . (ناظم الاطباء).
بنوکعبلغتنامه دهخدابنوکعب . [ ب َ ک َ ] (اِخ ) طایفه ای مخلوط از فارس و کمی عرب درفلاحیه . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به بنی کعب شود.