بابلغتنامه دهخداباب . (ع اِ) به عربی در خانه را گویند. (برهان ). در تازی در خانه را گویند. (هفت قلزم ). در. (صراح اللغه ) (ترجمان القرآن علامه ٔ جرجانی نسخه ٔ خطی مؤلف ص 24) (
ضایعلغتنامه دهخداضایع. [ ی ِ ] (ع ص ) تلف . تباه . (دهار) : ایزد امروز همه کار برای تو کندهمه عالم بمراد و بهوای تو کنداز لَطَف هرچه کند با تو سزای تو کندزآنکه ضایع نکند هرچه بج
آفروشهلغتنامه دهخداآفروشه . [ ش َ / ش ِ ] (اِ) نام قسمی حلواست که از آرد و عسل و روغن یا از زرده ٔ تخم و شیره و شکر سازند، و آن را حلوای خانگی و حلوای سفید و اَفروشه نیز نامند و ع
صلاة عیدینلغتنامه دهخداصلاة عیدین . [ ص َ ت ِ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صلاةالعیدین . نماز که درعید فطر و قربان کنند. در ترجمه ٔ نهایه آمده : نماز هر دو عید فریضه است . بشرط وجود