بلیانلغتنامه دهخدابلیان . [ ب َل ْ ] (اِخ ) نام خضر پیغمبر علیه السلام است که برادرزاده ٔ الیاس پیغمبر باشد. (برهان ).
بلیانلغتنامه دهخدابلیان .[ ب َل ْ ] (اِخ ) قریه ای است از قرای کازرون و آنجا محل و مرقد اولیأاﷲ بسیار است . گویند خضر علیه السلام آن قریه را بنا کرده است و منسوب به نام نامی خود
امین الدین بلیانیلغتنامه دهخداامین الدین بلیانی . [ اَ نُدْ دی ن ِ ب َل ْ ] (اِخ ) شیخ ... محمدبن علی بن مسعود. درگذشته به سال 745 هَ .ق . عارف بزرگ و مشهور قرن هشتم بود. صاحب شیرازنامه از ا
امین الدین بلیانیلغتنامه دهخداامین الدین بلیانی . [ اَ نُدْ دی ن ِ ب َل ْ ] (اِخ ) شیخ ... محمدبن علی بن مسعود. درگذشته به سال 745 هَ .ق . عارف بزرگ و مشهور قرن هشتم بود. صاحب شیرازنامه از ا
اوحدیلغتنامه دهخدااوحدی . [اَ ح َ ] (اِخ ) بلیانی ، میر تقی الدین محمد از شعرا وسادات ایران است . در اصفهان متولد شد و مدتی در خدمت شاه عباس به سر برد و در 1005 هَ . ق . بهندوستا
عبدالغتنامه دهخداعبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) بلیانی بن ضیاءالدین مسعود بلیانی کازرونی فارسی . از اولاد شیخ ابوعلی دقاق است . به سال 673 هَ . ق . درگذشت . از اشعار اوست :تا حق
اوحدالدینلغتنامه دهخدااوحدالدین . [ اَ ح َ دُدْ دی ] (اِخ ) بلیانی . شیخ عبداﷲبن ضیاءالدین مسعود از نوه های شیخ ابوعلی دقاق و از قدمای عرفای آفاق بود. بنوشته ٔ بعضی شیخ صفی الدین ارد
نسیم الدینلغتنامه دهخدانسیم الدین . [ ن َ مُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن سعیدالدین محمدبن مسعود بلیانی کازرونی ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به نسیم الدین . از علمای قرن هشتم و از مشایخ بلیان اس