عروسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات بین فردی واج، خواستگاری، بلهبران (بلهبرون)، نامزدی، بنداندازان، مراسم محضری، عقدکنان، بلهگفتن، روگشایی، زفاف، ماهعسل، پاتختی، پاگشا، دست بهدس
صدورفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت صدور، حرکت بهبیرون، خروج، فوران، قلیان▼ تظاهر مهاجرت دادن، اسکان، تبعید، کوچ صادرات، تجارت تخلیۀ روده تخلیه
سَر رفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: حرکت ، بهبیرون جریانیافتن، سرریز شدن، فوران کردن، غلیان کردن، جوشیدن، بالا زدن اشک ریختن