بلغرادلغتنامه دهخدابلغراد. [ ب ِ غ ِ ] (اِخ ) معرب بلگراد، پایتخت یوگسلاوی . صاحب تاج العروس گوید در بعضی مجامع دیده ام که نام آن شهر در قدیم سمندو بوده است . رجوع به بلگراد شود.
علی بلغرادیلغتنامه دهخداعلی بلغرادی . [ ع َ ی ِ ب ِ؟ ] (اِخ ) (مولی ...) عالم به علم فرائض و علوم عربی بود. متوفی در سال 1029 هَ . ق . وی از مقدسی استفاده کرده است . او راست : 1 - حاشی
بلگرادلغتنامه دهخدابلگراد. [ ب ِ ] (اِخ ) بلغراد. پایتخت کشور یوگوسلاوی و در ملتقای رود دانوب و ساو قرار دارد. جمعیت آن 520 هزار تن است . این شهر به «کلید بالکان » معروف است و از
باغراداسلغتنامه دهخداباغراداس . (اِخ ) نام قدیم رود «مجرده » واقع درالجزایر. (از قاموس الاعلام ترکی ).
علی بلغرادیلغتنامه دهخداعلی بلغرادی . [ ع َ ی ِ ب ِ؟ ] (اِخ ) (مولی ...) عالم به علم فرائض و علوم عربی بود. متوفی در سال 1029 هَ . ق . وی از مقدسی استفاده کرده است . او راست : 1 - حاشی
بلگرادلغتنامه دهخدابلگراد. [ ب ِ ] (اِخ ) بلغراد. پایتخت کشور یوگوسلاوی و در ملتقای رود دانوب و ساو قرار دارد. جمعیت آن 520 هزار تن است . این شهر به «کلید بالکان » معروف است و از
باغراداسلغتنامه دهخداباغراداس . (اِخ ) نام قدیم رود «مجرده » واقع درالجزایر. (از قاموس الاعلام ترکی ).