بلادیوسلغتنامه دهخدابلادیوس . [ ب َ ] (اِخ ) بلاذیوس . فلادیوس . از مفسران کتب بقراط است ، پیش از جالینوس . و او فصول بقراط را تفسیر کرده است . (از الفهرست ابن الندیم وتاریخ الحکما
بادیوسلغتنامه دهخدابادیوس . (اِخ ) ژوزه . یکی از طباعان معروف قرن 16 م . است . مطبعه ٔ بزرگی در پاریس تأسیس کرد، و بطبع و نشر مقدار کثیری از آثار نافعه خدمت کرده و بترقی فن طبع ک
بادیوسلغتنامه دهخدابادیوس . (اِخ ) کُنراد. پسر ژوزه بادیوس . از طباعان معروف است و مانند پدرش بترقی و پیشرفت فن طبع خدماتی کرد. رجوع بماده ٔ قبل شود. (قاموس الاعلام ترکی ).
بلاسیوسلغتنامه دهخدابلاسیوس . [ ب ِ ] (اِ) معرب از یونانی . به لغت یونانی چیزی است آبگینه مانند و آن را در کناره های دریا می یابند و آنرا به عربی رئةالبحر خوانند. (برهان ) (آنندراج
بقراطلغتنامه دهخدابقراط. [ ب ُ ] (اِخ ) نام حکیمی . (غیاث اللغات ). نام حکیمی دهریه که انیس و جلیس سکندر بود و او عالم را قدیم میگفت و مخلوقی نمیدانست . (آنندراج ) (شرفنامه ٔ منی
بادیوسلغتنامه دهخدابادیوس . (اِخ ) ژوزه . یکی از طباعان معروف قرن 16 م . است . مطبعه ٔ بزرگی در پاریس تأسیس کرد، و بطبع و نشر مقدار کثیری از آثار نافعه خدمت کرده و بترقی فن طبع ک
بادیوسلغتنامه دهخدابادیوس . (اِخ ) کُنراد. پسر ژوزه بادیوس . از طباعان معروف است و مانند پدرش بترقی و پیشرفت فن طبع خدماتی کرد. رجوع بماده ٔ قبل شود. (قاموس الاعلام ترکی ).