۱. غم؛ اندوه.
۲. رنج.
۳. گرفتاری.
۴. (اسم مصدر) آزمودن در خیر یا شر؛ آزمایش در نعمت یا محنت.
گزند
۱. آزار، آسیب، آشوب، آفت، بلیه، رزیه، رنج، سختی، فاجعه، فتنه، گزند، محنت، مشقت، مصیبت
۲. آزمایش، آزمون، امتحان
۳. زرنگ، ناقلا ≠ پخمه
۴. حیلهگر، محیل ≠ سادهلوح
blight, calamity, catastrophe, disaster, evil, pest, plague, scourge, woe