بقراطیسلغتنامه دهخدابقراطیس . [ ب ُ ] (اِخ ) از جمله شاگردان بقراط حکیم بوده و نام وی در زمره ٔ اطبای فترت میان بقراط و جالینوس آورده شده است . رجوع به تاریخ گزیده و حبیب السیر و ا
برقاطیسلغتنامه دهخدابرقاطیس . [ ب َ ] (اِ مرکب ) (از: برق + الف + طیس ،مغناطیس ) الکترومانیِتیسم . مبحثی از علم برق که از آثار مغناطیس جریان برق و تأثیرات متقابل برق و مغناطیس بحث
بقراطیانلغتنامه دهخدابقراطیان . [ ب ُ ] (اِخ ) سلاطین تفلیس را گویند. (یادداشت مؤلف ) : من و ناجرمکی و دیر مخران در بقراطیانم جا و ملجا.خاقانی (دیوان چ سجادی ص 25).
برقاطیسلغتنامه دهخدابرقاطیس . [ ب َ ] (اِ مرکب ) (از: برق + الف + طیس ،مغناطیس ) الکترومانیِتیسم . مبحثی از علم برق که از آثار مغناطیس جریان برق و تأثیرات متقابل برق و مغناطیس بحث
بقراطیانلغتنامه دهخدابقراطیان . [ ب ُ ] (اِخ ) سلاطین تفلیس را گویند. (یادداشت مؤلف ) : من و ناجرمکی و دیر مخران در بقراطیانم جا و ملجا.خاقانی (دیوان چ سجادی ص 25).
ابوالحسنلغتنامه دهخداابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) احمدبن محمد الطبری .طبیب معروف . او در خدمت رکن الدولةبن بویه بود. کُنّاشی معالجات البقراطیه دارد و از آن سه نسخه در اکسف