بقراطلغتنامه دهخدابقراط. [ ب ُ ] (اِخ ) نام حکیمی . (غیاث اللغات ). نام حکیمی دهریه که انیس و جلیس سکندر بود و او عالم را قدیم میگفت و مخلوقی نمیدانست . (آنندراج ) (شرفنامه ٔ منی
بقراطلغتنامه دهخدابقراط. [ ب ُ ] (اِخ ) ابن ثاسلوس . بقول ابن الندیم از نواده های بقراط و او نیز طبیب بوده است .رجوع به ابن الندیم و قفطی ص 20 و 24 و بقراط شود.
بقراطلغتنامه دهخدابقراط. [ ب ُ ] (اِخ ) ابن دارقن . بقول ابن الندیم از نواده های بقراط و او نیز طبیب بوده است . رجوع به ابن الندیم و تاریخ الحکمای قفطی ص 20 و 24 و بقراط شود.
بقراتلغتنامه دهخدابقرات . [ ب َ ق َ ] (ع اِ) ج ِ بَقَرَة. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). رجوع به بقرة شود.
بقراط ثانیلغتنامه دهخدابقراط ثانی . [ ب ُ طِ ] (اِخ ) فرزند ابرقلیدس بود. (از قفطی ). ماسک النفوس . یکی از اطبای ثمانیه ٔ یونان . (ابن الندیم ، بنقل از یحیی النحوی ).
بقراط ثانیلغتنامه دهخدابقراطثانی . [ ب ُ طِ ] (اِخ ) لقب ابوالقاسم عبدالرحمن بن ابی صادق . رجوع به ابوالخیر (حسن بن بابابن سواربن بهنام ) و عبدالرحمن (ابن علی بن [ احمدبن ] ابی صادق ا
بقراطیانلغتنامه دهخدابقراطیان . [ ب ُ ] (اِخ ) سلاطین تفلیس را گویند. (یادداشت مؤلف ) : من و ناجرمکی و دیر مخران در بقراطیانم جا و ملجا.خاقانی (دیوان چ سجادی ص 25).
بقراطیسلغتنامه دهخدابقراطیس . [ ب ُ ] (اِخ ) از جمله شاگردان بقراط حکیم بوده و نام وی در زمره ٔ اطبای فترت میان بقراط و جالینوس آورده شده است . رجوع به تاریخ گزیده و حبیب السیر و ا
بقراط ثانیلغتنامه دهخدابقراط ثانی . [ ب ُ طِ ] (اِخ ) فرزند ابرقلیدس بود. (از قفطی ). ماسک النفوس . یکی از اطبای ثمانیه ٔ یونان . (ابن الندیم ، بنقل از یحیی النحوی ).
بقراطیسلغتنامه دهخدابقراطیس . [ ب ُ ] (اِخ ) از جمله شاگردان بقراط حکیم بوده و نام وی در زمره ٔ اطبای فترت میان بقراط و جالینوس آورده شده است . رجوع به تاریخ گزیده و حبیب السیر و ا
بقراط ثانیلغتنامه دهخدابقراطثانی . [ ب ُ طِ ] (اِخ ) لقب ابوالقاسم عبدالرحمن بن ابی صادق . رجوع به ابوالخیر (حسن بن بابابن سواربن بهنام ) و عبدالرحمن (ابن علی بن [ احمدبن ] ابی صادق ا