83 مدخل
فریزر
رجعي
باثقه . [ ث ِ ق َ ] (ع ص ): بئر باثقه ؛ چاه بسیارآب . (منتهی الارب ).
باثق الکرم . [ ث ِ قُل ْ ک َ رَ ] (ع ص مرکب ) مرد بسیارعطا. (منتهی الارب ).
حمل و نقل، باربری، بار کشتی، بار، کرایه، کرایه کشتی
foreiron
freijo
باربری، باری، بارکش، بار کننده، مکاری
freibergite
عقب ماندگی، بقهقرا رفتن، پس رفتن، ترقی معکوس کردن
پس پایگی . [ پ َ ی َ / ی ِ ] (حامص مرکب ) پس پسکی . بقهقرا.
عقب ماندگی، پس رفتن، بقهقرا رفتن
عقب نشینی، پس رفتن، بقهقرا رفتن