26 فرهنگ

11033 مدخل


ترجمه مقاله

بغاز

beqāz

۱. قطعه‌ای چوب که در کفش‌دوزی میان قالب کفش قرار می‌دهند.
۲. چوبی که نجار هنگام شکافتن چوب دیگر در شکاف آن می‌گذارد که از هم باز شود؛ فانه؛ پانه؛ فهانه؛ پهانه؛ بفار؛ گاز: ◻︎ ژاژ همی ‌خایم و ژاژم شده خشک / خار دارد همه چون نوک بغاز (ابوالعباس: شاعران بی‌دیوان: ۱۳۱).

باب، تنگه، گذرگاه، معبر

channel, sound