fuller's earthدیکشنری انگلیسی به فارسیزمین کامل، نوعی خاک رس مخصوص لکه گیری پارچه، خاکی که در صافی اب وغیره بکار میرود
قندرانلغتنامه دهخداقندران . [ ] (اِ) قندرون . بعجمی و ترکی و اصفهانی علک البطم است و گفته اند اسم عجمی صعتر است . (فهرست مخزن الادویة). رجوع به قندرون و تحفه ٔ حکیم مؤمن شود.
ذنب السبعلغتنامه دهخداذنب السبع. [ ذَ ن َ بُس ْ س َ ب ُ ] (ع اِ مرکب ) ذنب اللبوة.قُدَلِّبَة. ابن البیطار گوید: و هو ذنب اللبوة أیضا و بعجمیة الاندلس قیدانه . ینبت فی الزروع . دیسقو
عفلقیواژهنامه آزادگاهی اوقات صدام را با صفت عفلقی همراه می آورند . به نظر می رسد اشاره ای باشد به میشل عَفلَق سوری که اولین بار حزب بعث عربی را پایه گذاری کرد . و منظور از صدام ع
پیش باز رفتنلغتنامه دهخداپیش باز رفتن . [ رَ ت َ ] (مص مرکب ) به استقبال شدن . استقبال کردن . استقبال کردن مسافری که درآید: تلقی ؛ اقبال . (از منتهی الارب ) : پیشباز حادثه ٔ این سال بای
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد شقانی . او در اواخر مائه ٔ چهارم هجریه بوده است و معاصر است با غزنویان و باشیخ اجل ابوسعید و ابوالحسن خرقانی همعصر. صاحب نفحات