بعقلغتنامه دهخدابعق . [ ب َ ] (ع مص ) سخت آواز کردن . (منتهی الارب ). آواز سخت کردن . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). || کشتن شتر را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نح
furyدیکشنری انگلیسی به فارسیخشم، غضب، شدت، اضطراب، غیظ، هیجان شدید و تند، درنده خویی، روح انتقام، اشوب
بعقلغتنامه دهخدابعق . [ ب َ ] (ع مص ) سخت آواز کردن . (منتهی الارب ). آواز سخت کردن . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). || کشتن شتر را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نح