funniestدیکشنری انگلیسی به فارسیجالب ترین، خنده دار، مضحک، عجیب، با مزه، شوخی امیز، خنده اور، خوش دماغ
حاضرکلبلغتنامه دهخداحاضرکلب . [ ض ِ رُ ک َ ] (اِخ ) موضعی است در نزدیکی حلب شامل جمعی از اعراب تنوخ و غیره وآنان درنتیجه ٔ منازعه ٔ با حلبیان بپراکندند و بعدهاقبائل دیگر بدانجا آمد