falseدیکشنری انگلیسی به فارسینادرست، دروغ، کذب، غلط، مصنوعی، ساختگی، قلابی، دروغگو، نا درست، بدل، کاذبانه
ابراهیم سامریلغتنامه دهخداابراهیم سامری . [ اِ م ِ م ِ ] (اِخ ) ملقب بشمس الحکما. از اطبا و رجال دولت صلاح الدین ایوبی . مهذب الدین یوسف بن ابی سعید سامری شاگرد او بوده است .
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن فورد معروف بقاضی زاده و ملقب بشمس الدین . وی حواشی علی قاری را بر فتح القدیر تکمیل کرده است .
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد السیواسی ، ملقب بشمس الدین . او راست : گلشن آبلا در تصوف . مناسک شمس الدین . عمدة فی لغات الفرس . منظومه ٔ سلیمان نامه بترکی .
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمود ادیب ، ملقب بشمس الدین . او راست : شرح عمدةالمفید و عدةالمجید فی معرفة لفظ التجوید علی بن محمد سخاوی .
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) کافی . ملقب بشمس الدین قاضی القضاة قزوینی . صاحب حبیب السیر گوید: او از خوف فدائیان اسمعیلیه پیوسته مانند ماهی جوشن پوش بود و در باب وجو