بوضلغتنامه دهخدابوض . [ ب َ ] (ع مص ) مقیم شدن بجایی و لازم گرفتن آنرا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || به شدن روی کسی از کلف . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الا
بهضلغتنامه دهخدابهض . [ ب َ ] (ع مص ) گران شدن و گران بار کردن کار کسی را. این لغت به ظاء معجمه بیشتر آمده . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به بهظ ش
بیض البغللغتنامه دهخدابیض البغل . [ ب َ ضُل ْ ب َ ] (اِخ ) لقب اسحاق بن ابراهیم بن محمدبن اسماعیل . رجوع به اسحاق ... شود.
بیضلغتنامه دهخدابیض . (اِخ ) نام بطنی از بنی راشد از لخم از قحطانیة مقیم اطفحیة در مصر. (از معجم قبائل العرب ).
پروینلغتنامه دهخداپروین . [ پ َرْ ] (اِخ ) شش ستاره است یک به دیگر خزیده مانند خوشه ٔ انگور. (التفهیم بیرونی ). چند ستاره ٔ کوچک باشد یکجا جمع شده در کوهان ثور و آنرا بعربی ثریا
بوضلغتنامه دهخدابوض . [ ب َ ] (ع مص ) مقیم شدن بجایی و لازم گرفتن آنرا. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || به شدن روی کسی از کلف . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الا
بهضلغتنامه دهخدابهض . [ ب َ ] (ع مص ) گران شدن و گران بار کردن کار کسی را. این لغت به ظاء معجمه بیشتر آمده . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به بهظ ش
بیض البغللغتنامه دهخدابیض البغل . [ ب َ ضُل ْ ب َ ] (اِخ ) لقب اسحاق بن ابراهیم بن محمدبن اسماعیل . رجوع به اسحاق ... شود.
بیضلغتنامه دهخدابیض . (اِخ ) نام بطنی از بنی راشد از لخم از قحطانیة مقیم اطفحیة در مصر. (از معجم قبائل العرب ).