بسیاریلغتنامه دهخدابسیاری . [ ب ِ ] (حامص ) بسیار و بمعنی درازی مجاز است . (آنندراج ). کثرت و فراوانی و زیادتی . (ناظم الاطباء). وفور. فزونی . بیشی . برکت . انبوهی . فرط. عَمَم . (منتهی الارب ). کثرت . (دانشنامه ٔ علایی ص 95). مقابل کمی و قلت . اضعّاف <span cla
بشاریلغتنامه دهخدابشاری . [ ب َش ْ شا ] (اِخ ) ابوعبداﷲ المقدسی ، شمس الدین ابوعبداﷲ محمدبن احمدبن ابی بکر البنا مقدسی حنفی معروف به بشاری متولد به «قدس » بسال 375 هَ . ق . صاحب احسن التقاسیم . رجوع به مقدسی شود.
بشاریلغتنامه دهخدابشاری . [ ب َش ْ شا ] (اِخ ) احمدبن علی بن احمد... بشاری رفاء بغدادی . از مخلص روایت میکند. (از اللباب ج 1 ص 125).
بشاریلغتنامه دهخدابشاری . [ ب َش ْ شا ] (اِخ ) احمدبن محمدبن اسماعیل بن ابراهیم ... ابن بشار بشاری فوشنجی مکنی به ابوبکر. در فقه شاگرد ابوبکر چاچی شافعی بود. در نیشابور هفدهم رمضان سال 543 هَ . ق . درگذشت . (از اللباب ج 1 ص <s
بشاریلغتنامه دهخدابشاری . [ ب َش ْ شا ] (اِخ ) خواجه عزیزالدین بشاری از بشاریان است . رجوع به تاریخ گزیده ص 844 شود.
بشاریلغتنامه دهخدابشاری . [ ب َش ْ شا ] (اِخ ) محمدسلیمان پاشا. او راست : تحفةالالباب و هدایةالطلاب فیما یجب علیهم من الاداب ، در ذم نمامی و سخن چینی . کتاب را در 1290 هَ . ق . به پایان رسانده و در چاپخانه ٔ تمدن بسال 1322 هَ