مهرهچَفتهvoussoirواژههای مصوب فرهنگستانهریک از قسمتهای ذوزنقهای در چَفتههای معماری مغربزمین، معمولاً از جنس سنگ یا آجر
مهرهچَفتۀ کنگرهایstepped voussoirواژههای مصوب فرهنگستانمهرهای که لبۀ فوقانی آن را صاف میکنند تا با رجِ ساختمایههای پیرامون همتراز شود
بسیارلغتنامه دهخدابسیار. [ ب ِ ] (ق ، ص ) پهلوی وسیار مرکب از وس . ساختمان کلمه واضح نیست . در پارسی باستان وسی دهار «بسیار گرفته ، داشته » قیاس کنید با وسی کار پهلوی «نیبرگ 236» و رجوع به اسفا 1:2</
بسپارش تراکمیcondensation polymerizationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بسپارش که در جریان آن، در هنگام تلفیق تکپارها برای شکلگیری بسپار موادی ساده، مانند آب و آمونیاک و هیدروکلریکاسید و کربندیاکسید، حذف میشود
داربسپارdendritic polymerواژههای مصوب فرهنگستان1. بسپاری با هستهای مشخص که در پیرامون آن اجزایی بهصورت متمرکز و منظم قرارگرفتهاند 2. بسپاری با ساختار شاخهای منظم
پیشبسپارprepolymerواژههای مصوب فرهنگستانمولکولی پیشساخته با ساختار و جرم مولکولی مشخص و آماده برای بسپار شدن
تَفبسپارpyropolymerواژههای مصوب فرهنگستانبسپاری که از تَفکافت یک بسپار پیشماده (precursor) حاصل میشود