بسپار بیآرایشatactic polymerواژههای مصوب فرهنگستانبسپاری که واحدهای تکرارشوندۀ آن در طول زنجیر آرایش یکسانی ندارند
بَسپارpolymerواژههای مصوب فرهنگستاندرشتمولکولی که از مولکولهای ساده با جِرم مولکولی کم ساخته شود متـ . پلیمر
صافیفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. پاکیزه؛ خالص؛ ناب.۲. پاک و روشن؛ زلال؛ صاف. صافی شدن: (مصدر لازم) [قدیمی]۱. پاک و پاکیزه شدن؛ بیآلایش شدن: ◻︎ بسیار سفر باید تا پخته شود خامی / صوفی نشود صا