بستانیلغتنامه دهخدابستانی . [ ب ُ ] (اِخ ) بطرس ، معلم (1819 - 1887 م .) معلم بطرس بن بولس بن عبداﷲبن کرم بن شدیدبن ابی شدیدبن محفوظ بستانی از قریه ٔ دبیه از اقلیم خروب جبل لبنان
بستانیلغتنامه دهخدابستانی . [ ب ُ ] (اِخ ) اگوستین (کشیش ) او راست : الکواکب السیار که آن را به سال 1906 م . در 312 ص به چاپ رسانیده است . رجوع به معجم المطبوعات شود.
بستانیلغتنامه دهخدابستانی . [ ب ُ ] (اِخ ) امین (وکیل دادگستری ). او راست : مختارات ، مشتمل بر رسایل و فصول درباره ٔ اجتماع و قانون و قضا و ادب و سیاست چ مطبعه ٔ الهلال 1919 م . د
بستانی اسرائیلیلغتنامه دهخدابستانی اسرائیلی . [ ب ُ ی ِ اِ ] (اِخ ) یَستانی ، وی کسی است که از پیامبر (ص ) درباره ٔ اسماء ستارگانی که یوسف (ع ) آنها را دیده بود سؤال کرد. رجوع به الاصابة
اشنه ٔ بستانیلغتنامه دهخدااشنه ٔ بستانی . [ اُ ن َ / ن ِ ی ِ ب ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شیبه . (دزی ج 1 ص 25). مستند دزی مفردات ابن البیطار در ذیل کلمه ٔ شیبه است ، در متن عربی مفردات
حرف بستانیلغتنامه دهخداحرف بستانی . [ ح ُ ف ِ ب ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی حُرف . رجوع به حُرف و حرف بابلی شود.
بستانی اسرائیلیلغتنامه دهخدابستانی اسرائیلی . [ ب ُ ی ِ اِ ] (اِخ ) یَستانی ، وی کسی است که از پیامبر (ص ) درباره ٔ اسماء ستارگانی که یوسف (ع ) آنها را دیده بود سؤال کرد. رجوع به الاصابة
اشنه ٔ بستانیلغتنامه دهخدااشنه ٔ بستانی . [ اُ ن َ / ن ِ ی ِ ب ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شیبه . (دزی ج 1 ص 25). مستند دزی مفردات ابن البیطار در ذیل کلمه ٔ شیبه است ، در متن عربی مفردات
حرف بستانیلغتنامه دهخداحرف بستانی . [ ح ُ ف ِ ب ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی حُرف . رجوع به حُرف و حرف بابلی شود.