26 فرهنگ

220 مدخل


بزان

bezān

وزان؛ وزنده؛ در حال وزیدن: ◻︎ نه ابر بهارم که چندان بگریم / نه باد بزانم که چندان بپویم (مسعودسعد: لغت‌نامه: بزان).