برفرازندهلغتنامه دهخدابرفرازنده . [ ب َ ف َ زَ دَ / دِ ] (نف مرکب ) آنکه برمی افرازد. (ناظم الاطباء). برافرازنده . و رجوع به برافرازنده شود.
overدیکشنری انگلیسی به فارسیبر فراز، در بالا، مافوق، رویی، فوقانی، بالایی، بیرونی، روی، بالای، در سرتاسر، بالای سر، متجاوز از، ان طرف، بسوی دیگر
بلندای مجاز نشستheight above landing, HALواژههای مصوب فرهنگستانارتفاعی بر فراز محل معین فرود که در آن بالگرد با استفاده از پرواز کور شروع به تقرب میکند