26 فرهنگ

8781 مدخل


برین

borin

تکۀ بریده‌شده از خربزه، هندوانه، یا میوۀ دیگر؛ قاچ: ◻︎ چون برید و داد او را یک بُرین / همچو شکّر خوردش و چون انگبین (مولوی: ۲۴۸).

بالایی، اعلی ≠ فرودین

cut, heavenly, high, hole, lofty, sublime, up