برگزیدگیلغتنامه دهخدابرگزیدگی . [ ب َ گ ُ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) پسندیدگی . (ناظم الاطباء). خیرة [ رَ / ی َ رَ ] . عَمْیة. قُمعة. هَذَب . (از منتهی الارب ): از این حکم بیرون نیست هی
برگزیدگانلغتنامه دهخدابرگزیدگان . [ ب َ گ ُ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) ج ِ برگزیده . مقبولان و پسندیدگان . (آنندراج ). منتخب شدگان . (ناظم الاطباء). اخیار. اصفیا : ایشان برگزیدگان آفریدگار
مقربانواژهنامه آزادنزدیکان؛ کسانی که منزلت برگزیدگی نزد شخص مهمی را پیدا کرده باشند. نزدیکان؛ جمع مُقَرَّب.
عمیةلغتنامه دهخداعمیة. [ ع َم ْ ی َ ] (ع اِمص ) برگزیدگی . اسم است از اعتماء. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). برگزیدگی و انتخاب و اختیار. (ناظم الاطباء).
زبل الدیکلغتنامه دهخدازبل الدیک . [ زِ لُدْ دِ ] (ع اِ مرکب ) سرگین خروس چون سحق کنند و برگزیدگی سگ دیوانه نهند سود دارد. (اختیارات بدیعی ).
predilectionsدیکشنری انگلیسی به فارسیخواسته ها، علاقه شدید به چیزی، میل، برگزیدگی، رجحان، جانبداری، تمایل قبلی