26 فرهنگ

387 مدخل


برومند

bo(a)rumand

آبرودار؛ باآبرو.

۱. بارور، مثمر، میوهدار
۲. قوی، رشید، نیرومند محکم
۳. برخوردار، بهرهور، کامروا، کامیاب
۴. خرم، شاداب
۵. آبرومند

exuberant, fecund, fertile, healthy, mature, young, youthful