بروز دادندیکشنری فارسی به انگلیسیdeclare, demonstrate, disclose, display, divulge, express, offer, reveal, show, tell, unlock, wreak
بروز دادنلغتنامه دهخدابروز دادن . [ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) آشکار کردن .(ناظم الاطباء). فاش کردن رازی را. (یادداشت دهخدا). || اقرار کردن به گناهی . اعتراف و اذعان کردن به سرقتی و مانند آ
جُولاْنگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی بروز دادن شجاعت ، بروز دادن قدرت ، حرکت با سرعت و قدرت ، این واژه را در گنابادی جُوْلُو هم گویند.