برهلیالغتنامه دهخدابرهلیا. [ ب َ هَِل ْ ] (معرب ، اِ) به یونانی رستنیی باشد که آنرا رازیانه گویند و معرب آن رازیانج است . (از برهان ). رازیانه . (الفاظالادویه ). بذرالرازیانج . (اختیارات بدیعی ). تخم رازیانه . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به رازیانه شود.
بچرلیلغتنامه دهخدابچرلی . [ ب َ چ َ ] (اِخ ) نام دیگر چالگر از دهستانهای اندبیل هروآباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
برگلهلغتنامه دهخدابرگله . [ ب َ گ َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنه ٔ آن 215 تن و آب آن از چاه و قنات و محصول آن غلات و لبنیات است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6).