برمینیذسلغتنامه دهخدابرمینیذس . [ ب َ ذِ ] (اِخ ) برمانیذس که از اطبای یونان بود. (از عیون الانباء). رجوع به برمانیدس شود.
برمانیدسلغتنامه دهخدابرمانیدس . [ ب َ دِ ] (اِخ ) یکی از اطبای ثمانیه ٔ یونان . (ابن الندیم از یحیی النحوی ). اول طبیبی است که تجربه را خطا دانسته عمل بقیاس کرده . (از حبیب السیر چ
برمانیدسلغتنامه دهخدابرمانیدس . [ ب َ دِ ] (اِخ ) یکی از اطبای ثمانیه ٔ یونان . (ابن الندیم از یحیی النحوی ). اول طبیبی است که تجربه را خطا دانسته عمل بقیاس کرده . (از حبیب السیر چ
الحسدروسلغتنامه دهخداالحسدروس .[ ] (اِخ ) از اطباء و اصحاب تجربه در فترت میان برمانیدس و افلاطون . رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 23 شود.
افیطافلونلغتنامه دهخداافیطافلون . [ ] (اِخ ) از اطباء باستانی و از شاگردان برمانیدس بود. رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 22 شود.