برمنجلغتنامه دهخدابرمنج . [ ب َ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خوسف بخش خوسف شهرستان بیرجند. سکنه ٔ آن 177 تن . آب آن از قنات ومحصول آن غلات است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9).
برمنشلغتنامه دهخدابرمنش . [ ب َ م َ ن ِ ] (ص مرکب )متکبر. بانخوت . معجب . (یادداشت دهخدا) : چو برگشت ازو برمنش گشت و مست چنان دان که هرگز نیاید بدست . فردوسی .بر آن چرب دستی رسیده بکام یکی برمنش مردمانی بنام . <p class="auth