برگلهلغتنامه دهخدابرگله . [ ب َ گ َ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. سکنه ٔ آن 215 تن و آب آن از چاه و قنات و محصول آن غلات و لبنیات است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 6).
بچرلیلغتنامه دهخدابچرلی . [ ب َ چ َ ] (اِخ ) نام دیگر چالگر از دهستانهای اندبیل هروآباد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
forدیکشنری انگلیسی به فارسیبرای، زیرا که، چون که، بخاطر، برای اینکه، مربوط به، در مدت، بمنظور، در برابر، در مقابل، بجهت، بجای، از طرف، بواسطه، به بهای، برله، بقدر، بطرفداری از
لدیکشنری عربی به فارسیبراي , بجهت , بواسطه , بجاي , از طرف , به بهاي , درمدت , بقدر , در برابر , درمقابل , برله , بطرفداري از , مربوط به , مال , براي اينکه , زيرا که , چونکه
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد. یاسلطان احمد ثالث پسر سلطان محمد رابع، بیست وسومین از سلاطین عثمانی . مولد او به سال 1083 هَ . ق . / 1673م . وی به سال <span class="hl" dir=