جامه بر قد تنگ آمدنلغتنامه دهخداجامه بر قد تنگ آمدن . [ م َ / م ِ ب َ ق َ ت َ م َ دَ ] (مص مرکب ) از خشم و غضب ب-رآماسیدن . (ناظم الاطباء).
جامه بر قد دوختنلغتنامه دهخداجامه بر قد دوختن . [ م َ / م ِ ب َق َ ت َ ] (مص مرکب ) جامه به اندازه ٔ قامت کسی دوختن ،مجازاً، آفریدن . پدید آوردن . خلق کردن : عاجز ز ثناش فکر و خامه بر قد فل
پی برپیلغتنامه دهخداپی برپی . [ پ َ / پ ِ ب َ پ َ / پ ِ ] (ق مرکب ) قدم برقدم . اثر قدم بر اثر قدم ، و آن کنایه از متعاقب رفتن است . (آنندراج ).
spangleدیکشنری انگلیسی به فارسیspangle، پولک، درخشش، پولک وسنگهای بدلی زینت لباس، هر چیز زرق و برقدار، با پولک مزین کردن
spanglesدیکشنری انگلیسی به فارسیحباب ها، پولک، درخشش، پولک وسنگهای بدلی زینت لباس، هر چیز زرق و برقدار، با پولک مزین کردن
مجاعلغتنامه دهخدامجاع . [ م َ ] (ع اِمص ) گرسنگی . (ناظم الاطباء): هو منی علی قدر مجاع الشبعان ؛ یعنی او از من برقدر گرسنگی سیر است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ابوالقاسملغتنامه دهخداابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) اسکافی . صاحب چهارمقاله گوید: اسکافی دبیری بود از جمله ٔ دبیران آل سامان رحمهم اﷲ. و آن صناعت نیکوآموخته بود و بر شواهق نیکو