برالغتنامه دهخدابرا. [ ب ُ / ب ُرْ را ] (نف ) برنده . بران . (آنندراج ).قطع کننده . (آنندراج ). رجوع به بران و بریدن شود.
برعکسفرهنگ مترادف و متضاد۱. باژگونه، وارو، وارونه، واژگونه ۲. برخلاف، برضد ۳. بالعکس ۴. بهرغم ۵. خلاف