برطانیهلغتنامه دهخدابرطانیه . [ بْرِ / ب ِ رِ ی َ ] (اِخ ) برتانیه . بریطانیا. (نخبةالدهر دمشقی ). رجوع به بریطانیا شود.- بحر برطانیه ؛ بحر انگلطره . بحر مانش . دریای مانش . (یادداشت مؤلف ).- برطانیةالکبیر</span
جزیره های برطانیهلغتنامه دهخداجزیره های برطانیه . [ ج َ رَ ی ِ ب ِ ی َ ] (اِخ ) دوازده جزیره ای است اندر اقیانوس مغربی اندر ناحیت شمال ، بعضی آبادان است و بعضی ویران و اندرو کوههاست و رودها و دههای بسیار و معدنهای گوناگون . (از حدود العالم چ دانشگاه ص 22). رجوع به بریتانی
برتانیلغتنامه دهخدابرتانی . [ ب ِ رِ ] (اِخ ) نام شبه جزیره ای است در مغرب فرانسه . (ناظم الاطباء). شبه جزیره ایست بین دریای مانش در شمال و خلیج بیسکی در جنوب و حالیه به پنج ولایت منقسم است سواحلش نامنظم و سنگی و دارای بندرگاههای طبیعی و جزایر متعدد و قسمت داخلی آن پست و بلند است . شغل عمده ٔ ا
قلعه برتیانچیلغتنامه دهخداقلعه برتیانچی . [ ق َ ع َ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حجا بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان ، واقع در 6 هزارگزی خاور اصفهان و یک هزارگزی باختر راه سابق یزد به اصفهان . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن <span class="hl" dir="lt
جزیره های برطانیهلغتنامه دهخداجزیره های برطانیه . [ ج َ رَ ی ِ ب ِ ی َ ] (اِخ ) دوازده جزیره ای است اندر اقیانوس مغربی اندر ناحیت شمال ، بعضی آبادان است و بعضی ویران و اندرو کوههاست و رودها و دههای بسیار و معدنهای گوناگون . (از حدود العالم چ دانشگاه ص 22). رجوع به بریتانی
جزیره ٔ بریتانیالغتنامه دهخداجزیره ٔ بریتانیا. [ ج َ رَ ی ِ بْری / ب ِ ] (اِخ ) بریتانیای کبیر. رجوع به این کلمه و الحلل السندسیة ج 1 ص 161، 166، <span class="hl" dir="l
جزیره ٔ طوسلغتنامه دهخداجزیره ٔ طوس . [ ج َ رَ ی ِ ] (اِخ ) اندر اقیانوس مغربی و اندر شمال این جزایر برطانیه . درازاء او صد فرسنگ است . ازو یک آب بزرگ بگشاید وبر خشک ریزد و راست برود تا به دریای مارطس که اندرشمال صقلاب است . (از حدود العالم چ دانشگاه ص 22).
اردملیشلغتنامه دهخدااردملیش . [ ] (اِخ ) مقری در نفح الطیب از ابن حیان آرد: دشمن بر بربشتر قصبه ٔ شهر برطانیه نزدیک سرقسطه غلبه کرد (به سال 456 هَ . ق .). و لشکر اردملیش بدانجا فرودآمد و آنرا در حصار گرفت و یوسف بن سلیمان بن هود در حمایت آن قصبه تقصیر کرد واهل آ
شاراتلغتنامه دهخداشارات . (معرب ، اِ) مأخوذ از زبان اسپانیائی . سلسله جبال . رجوع به ترجمه ٔ مقدمه ٔ ابن خلدون صص 125 - 126 و رجوع به اسپانی شود. در الحلل السندسیه عده ای از شاراتهای اسپانیا معرفی شده از جمله : شارات بانیه که
جزیره های برطانیهلغتنامه دهخداجزیره های برطانیه . [ ج َ رَ ی ِ ب ِ ی َ ] (اِخ ) دوازده جزیره ای است اندر اقیانوس مغربی اندر ناحیت شمال ، بعضی آبادان است و بعضی ویران و اندرو کوههاست و رودها و دههای بسیار و معدنهای گوناگون . (از حدود العالم چ دانشگاه ص 22). رجوع به بریتانی