برصلغتنامه دهخدابرص . [ ب َ ] (ع اِ) (اصطلاح پزشکی ) در نزد پزشکان سفیدی ایست که بر ظاهر پوست بدن آشکار میشود و محل خود را ژرف میسازد پس اگر در سایر اعضاء این سپیدی عارض شود بط
برصلغتنامه دهخدابرص . [ ب َ رَ ] (ع اِ) بیماریی است که بر پوست بدن پدید آید و جاجا سپید گردد سپیدتر از رنگ پوست . (یادداشت مؤلف ). پیسی اندام از فساد مزاج . (غیاث اللغات ). پی
برصةلغتنامه دهخدابرصة. [ ب ُ ص َ ] (ع اِ) خانه ٔ جن . || جایی در ریگستان که گیاه نرویاند. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
برصاءلغتنامه دهخدابرصاء.[ ب َ ] (ع ص ) تأنیث أبرص . زن مبتلا به مرض پیسی .- حیة برصاء ؛مار پیسه . (منتهی الارب ) (آنندراج ).|| ارض برصاء؛ زمین گیاه چریده . (آنندراج ) (منتهی ال