لغتنامه دهخدا
بار. [ بارر ] (ع ص ) مهربان و بسیارخیر. (منتهی الارب ). ج ، بَرَره . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). نیکوکار. (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (غیاث ). نکوکار. (غیاث ).برکننده . || مطیع پدر و مادر. نیک فرمانبرنده از پدر و مادر و مهربان نسبت به آنان و خیرخواه آنان و نگهبان آنان از بدی