گزینشفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. انتخاب کردن؛ برگزیدن.۲. بررسی صلاحیت متقاضیان استخدام یا ورود به دانشگاه.۳. (اسم) بخشی از اداره و مؤسسهای که این کار را انجام میدهد.
ردّفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام {عدم انتخاب یک یا همۀ شقوق}، حذف، عدم پذیرش، عدم قبول، پشتپا، تخطئه، تقبیح، انکار گزینش، بررسی صلاحیت، ردّ~ ناخوشنودی، ناخرسندی، عدم رض
بازرس سانحۀ دریاییmarine casualty investigatorواژههای مصوب فرهنگستانفرد صلاحیتداری که مطابق با قانون مسئولیت بررسی سانحه یا حادثۀ دریایی را بر عهده دارد
بازبینی فنیtechnical reviewواژههای مصوب فرهنگستانبازبینی تحویلیها برای بررسی درستی فنی آنها توسط توسعهدهندة دارای صلاحیت و آشنا با محصول نرمافزاری در دست طراحی یا توسعه