بردارندگیلغتنامه دهخدابردارندگی . [ ب َ رَ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی بردارنده . رجوع به بردارنده شود.
بازدارندگی(سیاست جلوگیری از جنگ که مبتنی بر ترس دشمن از سلاح های پرقدرت حریف است.)دیکشنری فارسی به انگلیسیdeterrence
حملهلغتنامه دهخداحمله . [ ح َ م َ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ حامل : حملةالعرش ؛ بردارندگان عرش . (مهذب الاسماء). حمله ٔ قرآن : اشراف امتی حملة القرآن .
مهطعلغتنامه دهخدامهطع. [ م ُ طِ ] (ع ص ) آن که بنگرد به فروتنی و خواری و برنگیرد چشم را از آن . || خاموش رونده به سوی کسی که آوازدهد وی را و بخواند. || بعیر مهطع؛ شتر راست گردن
لاویانلغتنامه دهخدالاویان . (اِخ ) ج ِ لاوی و منسوب بدان ، یعنی اشخاصی که از اولاد لاوی سومین پسر یعقوب اند. گاهی این لفظ به معنی کاهنان نیز استعمال شده است . (ایران باستان ج 2 حا