برخورداریلغتنامه دهخدابرخورداری . [ ب َ خوَر / خُرْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رومشکان بخش طرهان شهرستان خرم آباد. سکنه ٔ آن 108 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
برخورداریلغتنامه دهخدابرخورداری . [ ب َ خوَر / خُرْ ] (حامص مرکب ) تمتع. بهره مندی . کامیابی . متاع . (ترجمان القرآن ) (منتهی الارب ). متعه . (منتهی الارب ). انتفاع . (یادداشت مؤلف
برخوردارفرهنگ مترادف و متضادبهرهمند، بهرهور، رستیخوار، کامیاب، متمتع، متنعم، محظوظ، مستفید، مستفیض، منتفع ≠ محروم
تطبیق با نیازهاconformance to requirementsواژههای مصوب فرهنگستانبرخورداری یک محصول از همۀ ویژگیهای ازپیشتعیینشده
جورزاگیhomozygosis 2, homozygosity 2واژههای مصوب فرهنگستانبرخورداری از دِگرههای مشابه در یک یا چند جایگاه از قطعات فامتنی همساخت متـ . جورتخمی