لغتنامه دهخدا
برافروزانیدن . [ ب َ اَ دَ ] (مص مرکب ) افزایش دادن . بالا بردن . برافروختن : پلپل تب را برافروزاند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). این معجون و غیر این از هرچه مزاج را بگرداند و حرارت را برافروزاند از پس استفراغ باید داد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). از بهر آنکه طبی