برازندهفرهنگ مترادف و متضاددرخور، زیبنده، سزاوار، شایان، شایسته، قابل، لایق، متناسب، ورجاوند ≠ نامتناسب، نالایق
برازندهلغتنامه دهخدابرازنده . [ ب َ زَ دَ / دِ ] (نف ) زیبنده : خالق خلق و نگارنده ٔ ایوان رفیعی فالق صبح و برازنده ٔ خورشید منیری . سعدی . || سزاوار. درخور. برازا. لایق : پیش بالا