26 فرهنگ

5612 مدخل


برآورد

bar[']āva(o)rd

تعیین کردن قیمت و سنجیدن چیزی؛ تخمین.
⟨ برآورد کردن: (مصدر متعدی)
۱. قیمت کردن.
۲. سنجیدن.

۱. ارزیابی، برانداز، تخمین، سنجش، تقویم
۲. ارزشگذاری، قیمتگذاری
۳. تخمین زدن، تقویم کردن

appraisal, assessment, calculation, estimate, estimation, judgment, measure, projection, reckoning