8781 مدخل
stigmatize
التشهير
اطعن به , اعدام , عيب , موذي ، تشويه السمعة
bespatter, blot, defame, denigrate, discredit, disgrace
smear
سود
سيي السمعة
رسوا؛ بیآبرو؛ کسی که به بدی معروف شده.
سيي السمعة , مکروه
fn
بد نام کردن
نفرین می کند، بد نام کردن، خوار کردن
فریب خورده، بد نام کردن، بدگویی کردن، بهتان زدن
ترسناک، بد نام کردن، بدگویی کردن، بهتان زدن
حیله گر، بد نام کردن، بدگویی کردن، بهتان زدن