26 فرهنگ

110 مدخل


بدطینت

badtinat

بدسرشت؛ بدنهاد.

بداصل، بدخواه، بدذات، بدسگال، بدنفس، بدنهاد، خباثتپیشه، خبیث ≠ خوشطینت، نیکسرشت