26 فرهنگ

289 مدخل


ترجمه مقاله

بدسگال

badsegāl

بداندیش؛ بدخواه: ◻︎ تو نیکوروش باش تا بدسگال / نیابد به نقص تو گفتن مجال (سعدی۱: ۱۳۳).

۱. بداندیش، بدخواه، بدسرشت، بدطینت، بدنفس، بدنهاد
۲. دشمن ≠ نیکاندیش، نیکوسگال

catty, diabolic, evil, evildoer, malevolent, mean, rotten, viperous