بدحاللغتنامه دهخدابدحال . [ ب َ ] (ص مرکب ) بدروز و بدبخت . مقابل خوشحال . (آنندراج ). بدحالت . (ناظم الاطباء). دَقَع. وَدْب . مُسْتَوبِد. (منتهی الارب ). ممتحن . (لغت ابوالفضل بیهقی ). که حالش بد است . سَی َّءالحال . که مرضی سنگین و نزدیک به مرگ دارد. (یادداشت مؤلف ) :</span
بدحالفرهنگ مترادف و متضاد۱. بداحوال، بیمار، مریض، ناخوش ≠ سالم، سرحال ۲. بدروزگار، ناراحت، ناشاد، غمگین، مغموم، غمزده ≠ خوشحال
بیدهللغتنامه دهخدابیدهل . [ هَِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بابالی بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد است و 120تن سکنه دارد. صنایع دستی زنان آن سیاه چادربافی و راه اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
بیدهل رقصلغتنامه دهخدابیدهل رقص . [ دُ هَُ رَ ] (اِ مرکب ) رقص بدون دهل . || (ص مرکب )آنکه بیموقع حرف زند. از اهل زبان بتحقیق پیوسته ...(آنندراج ). و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 370 شود.
بدحالیلغتنامه دهخدابدحالی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) بدی وضع و حالت . ناخوشی . (از ناظم الاطباء). ضراء. (ترجمان القرآن جرجانی ترتیب عادل بن علی ). ضر. ضرر. ضاروراء. رثاثة. رثوثة. بذاذت . (منتهی الارب ) : مردی با اسپی نزدیک من فرستاد که چنانکه هستی برنشین و نزدیک من آی . من ا
بدحالیلغتنامه دهخدابدحالی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) بدی وضع و حالت . ناخوشی . (از ناظم الاطباء). ضراء. (ترجمان القرآن جرجانی ترتیب عادل بن علی ). ضر. ضرر. ضاروراء. رثاثة. رثوثة. بذاذت . (منتهی الارب ) : مردی با اسپی نزدیک من فرستاد که چنانکه هستی برنشین و نزدیک من آی . من ا
بدحالیillness 1واژههای مصوب فرهنگستانبدتر شدن حالتها و کارکردهای جسمی و اجتماعی و عاطفی و ذهنی فرد در مقایسه با وضعیت قبلی او
باذلغتنامه دهخداباذ. [ باذذ ] (ع ص )بدحال . (از منتهی الارب ). بدحال و بدهیأت . (از قطر المحیط). بد و زشت . (آنندراج ). یقال رجل باذالهیئة وبذالهیئة؛ بدحال و بدهیأت . (منتهی الارب ). مرد بدحال . (مهذب الاسماء). بدحال و بدصورت . (ناظم الاطباء).
بدحالیلغتنامه دهخدابدحالی . [ ب َ ] (حامص مرکب ) بدی وضع و حالت . ناخوشی . (از ناظم الاطباء). ضراء. (ترجمان القرآن جرجانی ترتیب عادل بن علی ). ضر. ضرر. ضاروراء. رثاثة. رثوثة. بذاذت . (منتهی الارب ) : مردی با اسپی نزدیک من فرستاد که چنانکه هستی برنشین و نزدیک من آی . من ا
بدحالیillness 1واژههای مصوب فرهنگستانبدتر شدن حالتها و کارکردهای جسمی و اجتماعی و عاطفی و ذهنی فرد در مقایسه با وضعیت قبلی او