باقرساقلغتنامه دهخداباقرساق . [ ق ِ ] (ترکی ، اِ) بترکی امعاء است . (فهرست مخزن الادویه ). روده . رودگانی . رجوع به امعاء و روده شود.
باقسلغتنامه دهخداباقس . (اِخ ) صورت دیگر باکس ، قصبه ای در مجارستان و زمانی مرکز ولایتی بهمین نام بوده است . (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1202).
forksدیکشنری انگلیسی به فارسیچنگال، پنجه، سه شاخه، محل انشعاب، دو شاخه، جند شاخه شدن، منشعب شدن، مثل چنگال شدن
غیاث الدینلغتنامه دهخداغیاث الدین . [ ثُدْ دی ] (اِخ ) جمشیدبن مسعودبن محمودبن محمد کاشانی . محیط طباطبائی در مقاله ٔ خود بعنوان «غیاث الدین جمشید» چنین آرد: غیاث الدین جمشید پسر مسعو
باقرساقلغتنامه دهخداباقرساق . [ ق ِ ] (ترکی ، اِ) بترکی امعاء است . (فهرست مخزن الادویه ). روده . رودگانی . رجوع به امعاء و روده شود.
باقسلغتنامه دهخداباقس . (اِخ ) صورت دیگر باکس ، قصبه ای در مجارستان و زمانی مرکز ولایتی بهمین نام بوده است . (از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1202).